باریخ نیوز- یک تحلیلگر مسیائل بین الملل اظهار داشت: درارتباط با مذاکرات ایران و امریکا امروز در یک انسداد معنا دار قرار دارد، به این صورت که مذاکرات مربوط به برجام به عنوان برنامه جامع اقدام مشترک در سال ۲۰۱۵ به صورت نارس به دنیا آمد. مهدی مطهرنیا گفت: امریکاییها عنوان برنامه جامع اقدام مشترک بر آن نهادند و ایران آنرا پذیرفت. قرار بود در باب تمام مسائل و پروندهها با ایران، باب مذاکره را بگشایند اما در سال ۲۰۱۵ این مذاکرات به فرمان رهبریجمهوری اسلامی ایران محدود به پرونده هستهای شد. از همان زمان برنامه جامع اقدام مشترک، نارس به دنیا آمد.
وی افزود: به این دلیل که ایران تنها در باب پرونده هستهایمذاکره میکرد و دکترین اوباما و تیم او به عنوان طراح مذاکرات ۱+۵ بر این معنا استوار بود که ایران پرتو مذاکره درباره پرونده هستهای، وارد مذاکره در تمام زمینهها و سپس به عنوان یک بازیگر عادی در نظام بینالملل تبدیل شود.
این کارشناس سیاسی ادامه داد: همانگونه که مذاکرات معروف به سیاست پینگ پنگ و تنش زدایی میان واشنگتن و پکن انجام شد. اما ایران این معنا را نپذیرفت. با روی کار آمدن ترامپ و خروج امریکا از برجام، ایران اگرچه برجام را ترک نکرد، اما هیچ گاه نتوانست، به واسطه موضع گیریهای گذشته و روندی که پیش آمده بود، از دادهها و انباشتههای برجام، بهره بری مناسب را داشته باشد.
وی گفت: مذاکرات وین در خرداد پیش از انتخابات ۱۴۰۰، اگرچه روبه جلو بود ولی منسدد شد و سپس در وین و در دولت جدید بعد از فراز و نشیبهایی از گفتوگوهای غیر مستقیم میان ایران و امریکا، این معنا ثابت شد که اگر ۵کشور دیگر بزرگ جهان در برابر ایران بنشینند و امریکا موافقتی با تحرکات موجود نداشته باشد، مذاکرات هیچ سودی نخواهد داشت.
مطهرنیا خاطرنشان کرد: همانطور که قابل مشاهده بود، مذاکرات وین ناتمام ماند. اکنون نیز باتوجه به انتخابات کنگره ایالت متحده امریکا، آنچه که در ایران کنونی در داخل مرزها میگذرد و آنچه که در منطقه در ارتباط با قدرت گرفتن رقبای منطقه ایران، ازجمله عربستان، امارات و ترکیه و حل مسائل میان عربی و عبری شاهد هستیم. همچنین مسائل بینالمللی مانند جنگ اوکراین و ارجاع دادن پرونده هستهای و مذاکرات به زمستان سخت اروپا توسط مشاورین تیم مذاکرهکننده و نگاه هایی که به اصل مذاکره با امریکا از منظر نگرش انقلابی وجود دارد، باید بگوییم که این انسداد، به واسطه گفتمان کلام محوری که از یک سو خود را حق میداند و دیگری را باطل و از سوی دیگر آن یکی این سمت را تروریسم کامل و خود را منبع دموکراسی بینالمللی معرفی میکند، چندان امیدوارکننده نیست.
این کارشناس سیاسی در ادامه افزود: اگر مذاکرهای صورت بگیرد، یک طرف باید مقاومت ثابت خود را بشکند. اگر تهران، مقاومت ثابت خود را دربرابر امریکا بشکند، دچار ترک ایدئولوژیک خواهد شد و اگر طرف مقابل، یعنی دولت بایدن، کوچکترین عقب گردی از مواضع قبلی خود داشته باشد، باید شکست سخت انتخابات ۲۰۲۴ را پذیرا باشد.
وی ادامه داد: بنابراین باید گفت، حفظ وضع موجود از سوی تهران و واشنگتن، دنبال خواهد شد، مگر اینکه باتوجه به مسائل داخلی منطقهای و بینالمللی، یک طرف حالت حجومی خود را نیز دربرابر طرف دیگر افزایش بخشد و طرف دیگر را مجبور به پذیرش شکست کند. حال باید دید کرام طرف در وزن کشی قدرت میتواند طرف دیگر را به نوعی اجبار در کنش ساسی، مجبور سازد.
*فروش پهپاد و روند مذاکرات
مطهرنیا گفت: به هر ترتیب ایران توسط وزیر امور خارجه که یک مقام رسمی محسوب میشود، فروش پهپاد هارا به صورت آشکارا تکذیب کرده است. اکنون پس از معین شدن بعضی مدارک و استنادات در صحنه بینالمللی، بیان میکند که این پهپادها قبل از بحران اوکراین به روسیه فروخته شده است. این در اصل قضایا چندان تمایزی ایجاد نمیکند چراکه این پهپادها، به یک کشور ثالث فروخته شده است و دقیقا در زمانی که همچنان فروش تسلیحات ایران به کشورهای دیگر از منظر قرائت قرب از برجام غیرقانونی بوده است.
وی افزود: این که آیا غیرقانونی بوده است یا نبوده، من میپذیرم یا خیر، حرف دیگریست. اما آنچه که درصحنه عمل وجود دارد این است که امروز، فروش اینها، چه قبل و چه بعد از بحران اوکراین و کاربرد پهپادها توسط روسیه در جنگ اوکراین باتوجه به مواضع رسمی جمهوری اسلامی در حمایت از پوتین دربرابر زلنسکی، در این نبرد، ایران را در جبهه روسیه قرار میدهد و زمانی که ایران در جبهه روسیه قرار میگیرد به طبع، پیامدهای این اتحاد، مورد توجه تهران نیز خواهد شد.
منبع: گسترش نیوز
بدون دیدگاه