به گزارش باریخ نیوز به نقل از ارمان ملی؛ گرچه همانطور که بسیاری از رسانهها نیز به این نکته اشاره داشتهاند و همانگونه که از پیش گمانهزنی میشد این انتخابات کمرونقتر از دوره گذشته شد و طبق اعلام رسمی نهادهای مسئول میزان مشارکت در انتخابات 41 درصد بود. یعنی حداقلیترین انتخابات پس از انقلاب. چه اینکه میزان مشارکت در تهران نیز به روایتی 24 درصد گفته شده است. با این حال شاید بتوان این دوره را انتخابات بازندگان بزرگ لقب داد. جاییکه در غیاب چهرههای رایآور و سرشناسی که از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شدند برخی چهرههای تایید صلاحیت شده نیز ترجیح دادند که بهجای رقابت در حوزه انتخابیه مبدأ خود شانس خود را در انتقال به حوزه انتخابیه دیگری امتحان کنند و این بار در حوزه انتخابیه مقصد به رقابت بپردازند تا شاید همای سعادت بر شانه آنها بنشیند، بخت یار شود و مردم آن شهرستان و حوزه انتخابیه به آنها روی خوش نشان دهند و با رای به این نفرات آنها را راهی بهارستان کنند. اما به تجربه ثابت شده که اساسا نوع رایدهی و مناسبات انتخاباتی شهرستانیها با کلانشهرهایی مثل تهران تفاوت فاحش دارد و نمیتوان از آنها انتظار داشت که از هر کسی در حوزه انتخابیه خود حمایت کنند. بهعنوان مثال برخی شهرستانها هستند که به طور کلی به یک کاندیدای مشخص رای میدهند و همواره نیز در ادوار مختلف این رویه خود را تکرار میکنند. بهعنوان مثال مسعود پزشکیان نماینده ادوار مختلف مجلس در هر شرایطی از حوزه انتخابیه تبریز اسکو، و آذرشهر رایآوری بالای خود را دارد و مردم این شهرها وی را بهعنوان نماینده خود در مجلس میشناسند و از این جهت است که در هر مجلسی جدای از گرایش غالب سیاسی آن مجلس وی حضور دارد. یا در حوزه گچساران همواره طی دورههای اخیر غلامرضا تاجگردون رای اول مردم این شهر بوده است. در ادوار گذشته نیز همواره غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی از حوزه انتخابیه رشت رای اول مردم این شهر بوده که در دو دوره اخیر بهدلیل ردصلاحیت بهدلایل نامعلوم وی نتوانسته است که در رقابتها حاضر شود. لذا در شهرستانها که بیشتر قبیلهای و قومی رای میدهند گرایش سیاسی یا وعدههای پر زرق و برق انتخاباتی چندان وجه غالبی ندارد. از همینرو است که کمتر کسی میتواند با تغییر حوزه انتخابیه آن هم از تهران به شهرستانها رای مردم را اخذ کرده و مجوز راه یافتن به بهارستان را دریافت کند. حال تفاوتی نمیکند که آن شخص چندین دوره نماینده مجلس بوده باشد یا اینکه چهرهای سیاسی، دولتمرد و حزبی باشد.
* ناکامان بهارستان
چهارم اسفندماه بود که «آرمان ملی» در گزارشی به بررسی تغییر حوزه چهرههای شناخته شده پرداخت و در آن مطلب بر این نکته تاکید شد که «اگر بهواقع بخواهیم به موضوع تغییر حوزههای انتخابیه ورود کنیم باید این موضوع را نیز در دستور کار داشته باشیم که برخی از این تغییرها بهخاطر احساس عدم رایآوری در حوزه انتخابیه تهران بوده است. به این امید که شاید در حوزه جدید رایآوری بالایی داشته و به مجلس راه یابند.»، اما از همان زمان نیز این گمانهزنی و پیشبینی میشد که چهرههای کوچ کرده به شهرستانها نتوانند آنطور که باید رای حوزههای انتخابیه مقصد را از آن خود کنند. لذا یک هفته کافی بود تا این فرضیه تحقق یابد و مردم در حوزههای انتخابیه شهرستانی نشان دادند که حتی با حضور چهرههای شناخته شده و جدید نیز روال عادی عملکردی خود را دارند و بر مبنای آنچه پیش از این عمل میکردند پیش خواهد رفت. در نتیجه بر خلاف اینکه گفته میشد چهرههای سرشناس از حوزههای انتخابیه شهرستانی رای خواهند آورد این اتفاق نیفتاد و بر این اساس محمدباقر نوبخت که ابتدا بنا بود سر لیست اعتدالیون در تهران باشد اما بعد خبر عزیمتش به رشت منتشر شد و دلیل این مساله را نیز درخواست مردم رشت برای کاندیداتوری از این حوزه انتخابیه عنوان کرده بود که نتوانست رای شایستهای از دعوتکنندگان خود به این شهرستان بگیرد. آنطور که در رسانهها آمده در حوزه انتخابیه رشت و خمام؛ جبار کوچکینژاد با ۴۵۶۱۴، مهدی فلاح با ۳۴۶۸۲، احمدی سنگر با ۳۲۲۷۳ و کاظم دلخوش با ۲۹۳۴۷ رای نفرات تا چهارم این حوزه انتخابیه شدند و محمدباقر نوبخت با 28361 رای در جایگاه پنجم ایستاد و نتوانست راهی به مجلس باید. این در حالی است که حوزه رشت و خمام 3 نماینده در مجلس دارد. از طرف دیگر محمدرضا باهنر دیگر چهرهای بود که با وجود اینکه تا ماهها پیش از این از سرلیستی وی از سوی شورای وحدت صحبت میشد، اما وی عزم دیار کریمان کرد و با تغییر حوزه انتخابیه خود از تهران به کرمان و راور با طرح این مساله که شرایط کرمان متناسب با ظرفیتهای این استان و شایسته نیست و باید بهتر شود کاندیدای این حوزه شد، اما در نهایت نتوانست رای مردم این خطه را از آن کند و در نهایت شهباز حسنپور بیگلری با ۷۴ هزار و ۲۱۹ رای نفر اول و مجید دوستعلی با ۷۱ هزار و ۵۶۶ رای نفر دوم شدند و به مجلس راه یافتند، محمدرضا پورابراهیمی داورانی با ۵۸ هزار و ۸۵۸ رای نفر سوم و محمدرضا باهنر با ۳۵ هزار و ۲۸۰ رای نفر چهارم شدند و از راهیابی به مجلس باز ماندند. البته بودند نامزدهایی که از شهرستان به تهران عزیمت کردند تا نماینده تهران شوند، اما در نهایت موفقیتی کسب نکردند. منصور حقیقتپور یکی از این چهرهها بود که در مجالس گذشته از حوزه انتخابیه اردبیل، نمین، نیر و سرعین نامزد میشد و بعضا نیز مورد انتخاب مردم قرار میگرفت، اما در این دوره از تهران نامزد شد و در لیست «صدای ملت» قرار گرفت و در نهایت نیز موفقیتی حاصل نکرد. البته از ناکامان این انتخابات نباید از علی مطهری نماینده ادوار مجلس نیز بگذریم که با وجود تلاش فراوان نتوانست راهی به مجلس دوازدهم یابد.
* واکنشها به شکست
پس از شکست قابل پیشبینی برخی نامزدهای کوچ کرده به شهرستانها هر یک به نحوی به این مساله واکنش نشان دادند و خطاب به مردم حوزه انتخابیه خود بیانیهای صادر کردند. محمدرضا باهنر در بیانیه پس از شکست خود نوشت: «اکنون که به فضل خدای متعال، زمستان سرد امسال به گرمای قدوم مبارک شما و حضور ارزشمند مردم دیار کریمان به بهاری دلانگیز مبدل گردید، شایسته است تا قدردان حمایتها، تلاشها و محبتهای شما باشم. به مصداق «من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق» از تمام کسانیکه به هر نحوی در ستادهای اینجانب فعالیت کرده و با رای خود به اینجانب اعتماد نمودند سپاسگزاری مینمایم و امیدوارم که در پیشگاه خداوند و روح بلند شهدای گلگون کفن کرمان بالاخص سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی ماجور باشند.» محمدباقر نوبخت نیز که نتوانست از رشت به بهارستان برسد در پیامی در شبکه اجتماعی X خطاب به مردم رشت نوشت: «پیامی به مردم فهیم زادگاه خودم… در تاریخ بماند. نگران شما بودم، آمدم. همه شما نیامدید. همچنان نگران، ولی با وجدانی آسوده، برگشتم. خدای مهربان نگهدارتان.»