بررسی بسترهای زمینه‌ساز دو دستگی
2 قطبی‌سازی اصولگرایان با اظهارات دلواپسانه

1

باریخ نیوز- اگر همه جریان‌های سیاسی، فعالان سیاسی و کسانی که به انحای مختلف تریبون در اختیار دارند این سخن رهبری را نصب العین خود قرار دهند می‌توان شرایط به مراتب بهتری را نسبت به وضعیت حاضر و حتی ماه‌ها و سال‌های گذشته را متصور بود. اما نکته اینجاست که برخی جریان‌ها اساسا جز خود، تفکرات و اطرافیانشان شخص یا جریان دیگری را قبول ندارند که بخواهند به مسائلی چون دو دستگی و دو قطبی‌سازی بپردازند. نگاهی به انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ماه سال 98 و همچنین انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 1400 بیانگر همین موضوع است که جریانی مشخص درصدد است چند صدایی و تکثر جریانی در جامعه را به تک صدایی و تک جریانی تبدیل کند و در این مسیر هم باکی از این مساله ندارد که بخواهد جریان‌ها و چهره‌های تاثیرگذار، برجسته و وجیه المله را از میدان به در کنند. جریانی که علی لاریجانی، مرد کهنه‌کار سیاست عملی ایران ماه‌ها پیش آن را جریان خالص ساز نامید و اهداف آن را نیز به وضوح بیان کرد. جریانی که به مرور زمان با عملکرد‌های حداقلی خود در حوزه‌های مختلف کم کم به پیش بینی علی لاریجانی رنگ واقعیت و تحقق بخشید. بله؛ امروز جریان خالص‌ساز درصدد چیرگی بر امورات مختلف است و شاید بتوان انتخابات مجلس را نیز نقطه عطفی در راستای اهداف آنها برای رسیدن به مجلسی یکدست و به اذعان خود انقلابی‌تر قلمداد کرد. قدر مسلم سخنان رهبری در خصوص انتخابات که در ماه رمضان گذشته بیان کردند و طرح اموری چون سلامت، امنیت و مشارکت مسائلی بود که همه فعالان سیاسی از جریان‌های سیاسی بدان تاکید داشتند که دستگاه‌های مسئول اجرایی و نظارتی آنها را سرلوحه کار قرار دهند. اما به قرائت چندی از فعالان سیاسی روند کار از ابتدا نشان داد که تلاش‌ها در جهت تحقق امر مشارکت آنطور که باید انجام نمی‌شود. چه اینکه عملکرد هیأت‌های اجرایی در ردصلاحیت نامزدهای اصلاح‌طلب، اعتدالگرا، میانه‌رو و حتی بعضا اصولگرا نشان داد که گویا برنامه دیگری در دست اجرا قرار دارد و احتمالا تعریف آنها از انتخابات رقابتی و مشارکتی با آنچه تعریف واحد است، تفاوت دارد. آنچه مسلم است برای تغییر این شرایط و رسیدن به آنچه رهبری مدنظر دارند همه نگاه‌ها به شورای نگهبان است که در راستای بازگرداندن رد شده‌ها و در راستای حضور همه جریان‌های سیاسی در انتخابات چگونه عمل خواهد کرد. گرچه مشارکت مردم در انتخابات تابع مولفه‌های دیگری از جمله بهبود شرایط اقتصادی و همچنین بازیابی اعتماد عمومی به روندهای موجود نیز هست که باید دید طی ماه‌های آینده چه میزان در این راستا نیز تلاش خواهد شد.

* پرهیز از دوقطبی؛ از حرف تا عمل

تاکنون بارها و در مقاطع مختلفی در خصوص مساله دو قطبی سازی در جامعه و پرهیز از این مساله سخن به میان آمده است همه افراد این امر مذموم را تقبیح کرده‌اند. اما جالب اینکه برخی جریان‌ها، حامیان و هواداران‌شان گرچه در لفظ سخن از مذموم بودن امر دوقطبی کردن جامعه می‌گویند؛ اما در عمل رویکردهایشان به نحوی است که از قضا به دو دستگی و دو قطبی‌گری دامن می‌زند. کافی است نگاهی به مواضع برخی چهره‌های تندرو اصولگرا و پیروانشان بیندازیم تا ببینیم آنها چه میزان در این مسیر قدم برداشته‌اند. در همین راستا 24 دی ماه سال 98 بود که ویدئویی در فضای رسانه‌ای و مجازی منتشر شد که طی آن زینب ابوطالبی، مجری شبکه افق در برنامه نیمه پنهان روی آنتن زنده گفت: «هرکس به سبک زندگی جهادی اعتقاد ندارد جمع کند از ایران برود»؛ سخنانی که واکنش‌ها و بازتاب‌های گسترده‌ای را هم در پی داشت. اخیرا هم چند هفته پیش یک کارشناس زن برنامه به افق فلسطین در شبکه افق صحبت‌هایی مطرح کرد که قرابتی با وحدت ؛ پرهیز از چند دستگی و دو قطبی سازی نداشت. منصوره معصومی اصل که بعدها مشخص شد عضو جریان شریان است گفت:«این مملکت مال حزب‌اللهی‌هاست.» این گفته هم با واکنش‌های بسیاری مواجه گردید و حتی مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری نیز به آن واکنش نشان داد. البته طی این سال‌ها سخنانی از این دست کم نبوده که جریانی بخواهد کشور و جامعه را از آن خود بدانند و هرکسی تفکری غیر از آنها داشت کنار بزند. اما نکته اینجاست که اتفاقا همین‌هایی از صحبت رهبری وام گرفته و پرهیز از دو دستگی و دو قطبی را مطرح می‌کنند که خود در عمل دوقطبی را ترویج می‌نمایند. در حالی که جریان مقابل یعنی اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان همواره در مسیر وحدت و انسجام قدم برداشته و هیچگاه به سمت دوقطبی‌گری و چند دستگی حرکت نکرده‌اند.

*انتساب دو قطبی به اصلاح طلبان

یک عضو حزب مؤتلفه اسلامی در خصوص ضرورت انسجام و وحدت ملی به جای پرداختن دو قطبی‌های بی‌حاصل گفت: «اولا فضای انتخابات کاملا چندقطبی است و تعدد لیست‌ها ممکن است ایجاد شود که احتمالا فاصله‌شان با هم زیاد نباشد اما به نظر می‌رسد با توجه به اینکه مقام معظم رهبری از مدت‌ها قبل کلا با دوقطبی‌سازی جامعه مبارزه کردند و اجازه ندادند که دوقطبی‌سازی در جامعه رخ بدهد، الان هم درون یک جریان سیاسی که دولت، مجلس فعلی و قوه‌قضائیه در آن فعالیت می‌کند، بسیار بعید و سخت است که چنین دوقطبی‌سازی پدید بیاید. حمید رضا ترقی افزود: کسانی که دنبال این شکل تخریب‌ها هستند، بیشتر در جریان اصلاح‌طلب قرار دارند، نه اینکه اصولگراها بروند دنبال چنین مسائلی بگردند یا افرادی را پیدا کنند که دین‌شان را به دنیایشان بفروشند.» جالب اینکه اتفاقا مشکل همینجاست که در حاکمیت یکدست اساسا نظر مخالف یا منتقدی نیست که دوقطبی پدید ‌آید لذا آنچه ترقی از آن یاد می‌کند چندان دستاوردی نیست. این نکته هم که به روال مرسوم تمام مشکلات را به گردن اصلاح‌طلبان بیندازند و خود را تبرئه کنند چیز جدیدی نیست. انتقاد به نحوه عملکرد هیأت‌های اجرایی نیز نه تنها دو دستگی و دو قطبی‌سازی نیست بلکه مطالبه حقی قانونی و شرعی برای همه کسانی است که بیهوده رد صلاحیت شدند که اگر بازگردند تنور انتخابات داغ‌تر خواهد شد. اتفاقا نگاهی به ادوار انتخاباتی مختلف نشان می‌دهد که اصلاح‌طلبان هربار در انتخابات حضور حداکثری داشتند مشارکت حداکثری مردم نیز همراه بوده است و این جریان رقیب بوده که به جهت عدم تمایل و رغبت در جامعه به آنها جریان رقیب را تخطئه و تخریب کرده‌اند.

منبع: حمید شجاعی/ آرمان ملی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *