باریخ نیوز-
انتخابات پیش رو و رویکرد جامعه
حمید شجاعی
سردبیر
انتخابات در جوامع پیشرفته، توسعه یافته و در حال توسعه یکی از ارکان دموکراسی شمرده میشود که طی این سازو کار مردم حق تعیین سر نوشت خویش در امور کشور را پیدا میکنند. با این حال اینکه در جوامع مختلف با توجه به نظام حکومتی و چارچوب های عملکردی دولتها و حکومتها نحوه مشارکت در انتخابات نیز تفاوت پیدا میکند. مثلا در جوامع غربی و مشخصا کشورهای اروپایی که نظام حزبی برقرار است انتخابات مجلس بسیار پر اهمیت مینماید و احزاب تلاش میکنند تا بتوانند با برنامهها و شعارهای بهتر در بستر اقناع گرایی جامعه را به حمایت از خود برای پیروزی در انتخابات ترغیب کنند. حال نکته اینجا است که در جوامع در حال توسعهای مثل ایران با توجه به ساختار حاکمیت و مدل حکومت انتخابات در چارچوب و به نوع دیگری برگزار میگردد. اینکه در چارچوب حاکمیت جمهوری اسلامی انتخابات نه تنها امری در قالب پیاده سازی دموکراسی در جامعه بلکه بیشتر در قالب دانش واژهای با نام مردم سالاری دینی عینیت پذیرفته است. لذا بیش از آنکه آن را در جهت حق تعیین سرنوشت جامعه برای خود در حوزههای اجرایی، تقنینی و … در نظر بگیرد بیشتر در راستای یک وظیفه دینی با پوشش ملی مطرح می کند. لذا از همین رو است که در دهههای ابتدایی مانند دهه 60 و دهه 70 و حتی تا میانههای دهه 80 شاهد حضور گسترده و پرشور مردم در جهت همان وظیفه دینی و ملی هستیم، اما هر چقدر جلوتر میرویم وارد دهههای بعدی یعنی دهه 90 و 1400 میشویم نوع نگاه و رویکرد جامعه به مساله انتخابات تحول مییابد و از وظیفهای دینی و ملی به کارکرد در جهت تغییر و بهبود وضع موجود تغییر میکند. به همین جهت نیز شاهدیم که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 این سخن مطرح میشود که هر کس ایران را دوست دارد در انتخابات مشارکت کند. بر همین مبنا انتخابات بعدی با همین رویکرد پیش میرود. چنانکه در انتخابات مجلس دهم در اسفند 94 و ریاست جمهوری دوازدهم در اردیبهشت 96 جامعه با وعده های تغییر وارد صحنه انتخابات شد و مجلس دهم و دولت دوازدهم با مشارکت بالای جامعه تشکیل شد. همچنانکه عکس این موضوع نیز در دو انتخابات بعدی یعنی مجلس یازدهم در اسفند 98 و ریاست جمهوری سیزدهم در خرداد1400 انجام شد و مردم به دلیل نارضایتیهای گسترده از وضع موجود از وضعیت اقتصاذی و معیشتی گرفته تا حوزه های اجتماعی و… این نارضایتی را در قالب کاهش چشمگیر و محسوس مشارکت در انتخابات نشان دادند. لذا دو انتخابات اخیر بر مبنای همین نارضایتی از عدم کارکرد در جهت بهبود با مشارکت حداقلی برگزار شد. بر مبنای همین امر میتوان انتخابات مجلس پیش رو در اسفندماه را تحلیل کرد. ازطرفی گزاره حضور در انتخابات از باب وظیفه رنگ باخته و از سوی دیگر باورمندی جامعه نسبت به این مساله که تغییر در جهت بهبود از محل صندوق رای میگذرد نیز کارکرد سابق خود را ندارد. لذا از آنجایی که از انتخابات پیشین تا انتخابات پیش رو هیچ اتفاق مثبتی در جهت بهبود شرایط جامعه اتفاق نیفتاده طبیعتا نوع نگرش جامعه نیز در خصوص تغییر از طریق مشارکت تغییری نکرده است. آنچه که در خصوص گرم نمودن فضای انتخابات از سوی جریانات سیاسی نیز مطرح میشود چندان قابل اعتنا نیست چرا که اساسا قاطبه جامعه از جریانات سیاسی چون اصلاح طلب و اصولگرا عبور کرده است. در نتیجه اگر مجموعه تمام عناصر و متغیرهای تاثیرگذار را نیز در نظر بگیریم با توجه به نوع مشارکت مردم در انتخاباتهای پیشین در خوشبینانه ترین حالت شاهد مشارکت 15 تا 20 درصدی جامعه خواهیم بود.