مصالحه ایران و عربستان با میانجی گری چین
مهندس شاهین شرقی
عضو اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ
از نگاه چین:
باریخ نیوز- پیش از این، رهبر چین در سفر به کشورهای خلیج فارس گفته بود که سفر او نوید دهنده عصر جدیدی در روابط است و ابراز امیدواری کرد که اجلاس سران کشورهای عربی به “رویداد عطفی در تاریخ روابط چین و اعراب” تبدیل شود.چین با جمعیت انبوه و صنایع زیاد، تشنه انرژی و نفت است و شاهرگ حیاتی آن استمرار تامین انرژی از منطقه خلیج فارس است. ثبات این منطقه و امکان صدور منظم نفت از این منطقه برای چین اولویت راهبردی است.
از نگاه عربستان:
عربستانی ها به شدت دنبال جذب سرمایه گذار در سطح جهان و گسترش صنعت توریسم، صنایع دیجیتالی، هوش مصنوعی و صنایع از جنس آینده هستند. هم در سطح جهان سرمایه گذاری می کنند تا امنیت کشورشان را به امنیت جهان گره بزنند و هم می خواهند از اقتصاد نفتی به سمت اقتصاد گردشگری و فناوری نوین و توسعه چندجانبه پیش بروند تا در 2050 بر قله ای متفاوت بایستند. چین بهترین مشتری آن ها است. از طرفی برای حفظ امنیت سرمایه گذاری نیاز به تنش زدایی با رقیب امنیتی خود یعنی ایران دارند. غرب ستیزی ایران امکان میانجیگری کشورهای غربی برای تامین امنیت در منطقه خلیج فارس را منتفی میکند. اما از انجا که ایران، چین و روسیه را به عنوان شرکای راهبردی خود انتخاب کرده است، نفوذ چین در رهبران ایران به خوبی میتوانست نقش میانجی گر خوب را به چین اعطا کند.
از نگاه ج.ا. ایران:
تحولات اجتماعی اخیر درون ایران و شکست های سنگین تیم اقتصادی دولت در کنترل نرخ ارز و تورم که کشور را تا مرز ناپایداری پیش برده، اقتضا داشت که ایران از برگه های دیپلماسی خود خرج کند و با به دست آوردن توافق هایی زودهنگام به سرعت بتواند از التهاب روانی مشکلات اقتصادی جامعه بکاهد. از این رو ایران نیز مایل است با سهل گیری به توافقات زودهنگام در عرصه سیاست های خارجی برسد. استقبال خوب از گروسی از آژانس هسته ای و جلب رضایت نسبی او قدم دیگری در این راستا است. تصمیمات سیاست خارجی ایران در شورای امنیت اتخاذ میشود و دستگاه وزارت خارجه نقش ابزاری و اجرای مصوبات دارد. از این رو در مواردی که نیاز به اعمال دیپلماسی یا مذاکره در سطح عالی است، شورای امنیت ملی مستقیما وارد تعامل میشود. حضور شمخانی برای امضای یک معاهده سیاسی فوری، در این راستا است.
*از نگاه اروپا:
حرکت های پایدار کننده امنیت در منطقه خلیج فارس به نفع امنیت و اقتصاد اروپا است و طبعا اروپا از چنین حرکت هایی استقبال میکند. اتحادیه اروپا بلافاصله از امضای توافق حمایت کرد.
*از نگاه ایالات متحده امریکا:
ظاهر اخبار و اظهار نظرها نشان میدهد که ایالات متحده از پیشروی چین در حوزه های دیپلماسی و نفوذ بیشتر آن در منطقه خلیج نگران است.
ازجمله نظر تحلیلگران امریکایی به شرح زیر را میتوان در این راستا دانست:
جفری فلتمن، مقام ارشد سابق ایالات متحده در سازمان ملل و از اعضای اندیشکده بروکینگز گفته است که نقش چین، برای بازگشایی سفارتخانه ها پس از شش سال، مهم ترین جنبه توافق است. فلتمن، گفته است: «این احتمالاً به طور دقیق به عنوان سیلی به دولت بایدن و به عنوان مدرکی مبنی بر اینکه چین قدرت رو به رشد است، تفسیر خواهد شد. دانیل راسل، دیپلمات ارشد اسبق آمریکا در امور شرق آسیا گفت که دخالت چین در میانجیگری این توافق می تواند «پیامدهای مهمی» برای واشنگتن داشته باشد. راسل گفت غیرعادی است که چین به تنهایی برای کمک به میانجیگری یک توافق دیپلماتیک در مناقشهای که طرف آن نیست، اقدام کند.
«سوال این است که آیا این چشم انداز آینده است؟» او گفت آیا زمانی که شی جینپینگ از مسکو بازدید میکند، این میتواند مقدمهای برای تلاش میانجیگری چین بین روسیه و اوکراین باشد؟ مایکل مک کال، نماینده جمهوری خواه، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا، تصور چین به عنوان میانجی صلح را رد کرد و گفت: «چین یک ذینفع مسئول نیست و نمی توان به عنوان یک میانجی منصفانه یا بی طرف به آن اعتماد کرد.» جان آلترمن، از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی واشنگتن، گفت، با این حال، مشارکت پکن به درک قدرت و نفوذ رو به رشد چین میافزاید که به روایت کاهش حضور جهانی ایالات متحده کمک میکند. او گفت: «پیام نه چندان ظریفی که چین ارسال میکند این است که در حالی که ایالات متحده قدرت نظامی برتر در خلیج فارس است، چین یک حضور دیپلماتیک قدرتمند و احتمالاً رو به رشد است.»
اما در نهایت نمیتوان با نگاه ظاهری امریکا را بازنده ماجرا دانست.
چرا که امریکا یک دیدگاه راهبردی برای مقابله با چین دارد و آن اینستکه به چین اجازه میدهد شریان های حیاتی خود را به منابع تحت نفوذ امریکا متصل کند تا هر آینه در رویارویی که از سال های ۲۰۳۵ به بعد بین دو ابر قدرت در قاره امریکا و اسیا پیش بینی میشود، از طریق اهرم های خود برای کنترل منابع حیاتی چین اعمال فشار نماید. اظهار نظرهای زیر علایمی است که نشان میدهد امریکا در جریان مذاکرات و توافقات بوده و به صورت راهبردی جریانات را رصد میکند:
جان کربی، سخنگوی کاخ سفید روز جمعه گفت در حالی که واشنگتن مستقیماً در آن دخالتی نداشت، عربستان سعودی مقامات آمریکایی را در جریان مذاکرات با ایران قرار داد و امریکا از آن حمایت میکند. کربی گفت که ایالات متحده از نزدیک رفتار پکن را در خاورمیانه و جاهای دیگر زیر نظر دارد. او گفت: «در مورد نفوذ چین در آنجا یا در آفریقا یا آمریکای لاتین، اینطور نیست که ما چشم انداز نداشته باشیم.«ما مطمئناً به تماشای چین در تلاش برای به دست آوردن نفوذ و جای پا در سایر نقاط جهان در راستای منافع خود ادامه می دهیم.» در نهایت میتوان گفت که توافق در کوتاه مدت مورد حمایت همه طرف های ذینفع است. اما تردید ها در مدت پایداری آن است. از این رو که ادامه روند توافقات، به موضوعات شکننده دیگری مثل کنترل برنامه هسته ای ایران، مصالحه اعراب و اسراییل و سایر منازعات منطقه ای برخورد خواهد کرد که مواضع ج. ا. ایران در این موارد حساسیت برانگیز و شکننده است. عامل دیگری که در تعیین روند توافقات آتی تاثیرگذار است، جنبش و تحولات اجتماعی ایران است که به طور محسوسی بر شدت یا انعطاف حکومت ایران در بده بستان ها و تعاملات خارجی اثر خواهد گذاشت. سیاست ورزان ج. ا. مستقیم یا غیر مستقیم ثبات و بقای خود را به عنوان بخشی از فاکتورها و خواسته ها در توافقات بین المللی مد نظر قرار خواهند داد.