سناریو ها ضرورتا عملیاتی نمی شوند. این ها رویکرد هنجاری ندارند؛ با توجه به روندها و رویداد ها و برون یابی عدم قطعیت ها اکتشافی هستند. دلیلی ندارد نویسنده یا اندیشکده در ارتباط با ان ها اراده ای معطوف به انجام یا تجلی هر کدام از ان ها را داشته باشند. علم کاملا بی طرف نیست. این را می پذیریم. ولی علم رسالت ماهیتی خود را در بیان ان چه ادراک می کند دارد. در سر حد امکان هم تلاش دارد از موضع گیری بپرهیزد. اگر می گویم در سر حد امکان چون مطلق یک امر اساسا قابل حصول نیست. عدم قطعیت های دیگر به ویژه منطقه ای و بین المللی می توانند کاتالیزور و شدت بخش جریان این معنا در سناریوهای آینده باشند. بر اساس این دو عدم قطعیت و ماتریس حاصل از آن چهار سناریوی زیر شدنی به نظر می آیند: سناریوی پوتین – مدودوف؛ سناریوی گورباچف – یلتسین؛ سناریوی کرامول سناریوی جامعه هوشمند.