باریخ نیوز- حمید شجاعی: شرایط اقتصادی متلاطم و نامتعادل کشور تاثیرات خود را بر همه کار و کسب ها گذاشته و در این میان برخی کار و کسب هایی که جنبه کار افرینی نیز پیدا میکنند و افراد زیادی را زیر مجموعه خود مشغول به کار میکنند نیز از این مساله جدا نیستند و تاثیر میپذیرند. هر چند که برخی کار و کسب ها و حرفهها نیز مثل سالنهای زیبایی و آرایشگران به دلیل برخی رویکردهای فرهنگی و تنوع نگاهها در جامعه آن هم در برخی شهرها که با محدودیتهایی به فراخور شرایط خود روبرو هستند با مسائلی مواجهاند که خلاقیت در این کار و کسب ها را به حداقل رسانده است. با این حال شاهدیم که با چنین شرایطی نیز برخی کارو کسبها در کارآفرینی پیشه کردهاند و تعدای از علاقهمندان و متقاضیان کار را استخدام نموده و مشغول کرده اند. هر چند که برخی از این کارو کسبها و حرفهها جدای از جنبه اقتصادی و در آمدی؛ جنبه آموزشی و هنری نیز دارد و افراد میتوانند پس از آموزش برای خود به طور مستقل کار کنند. فاطمه مسلمی صروی از جمله این کارآفرینان است که با وجود مشکلات اقتصادی و برخی محدودیتها توانسته در حرفه آرایشگری و سالن های زیبایی با رویکردهای اینده اندیشانه به فعالیت بپردازد. در این راستا گفت و گو باریخ نیوز با این بانوی کار آفرین در ادامه از نظرتان میگذرد.
*در چارچوب کار آفرینی و مشاغل حوزه زنان شرایط کار و کسب خود را چگونه می بینید و چه مواجهه ای با هنر جویان و افراد جویای کار دارید؟
از آنجایی که افرادی چه خانم و چه آقا برآنند تا برای خود ایجاد شغل کنند آموزشگاه های فنی – حرفه ای زده می شود. این آموزشگاه ها فنون و حرف گوناگون را آموزش می دهند و برای ایجاد اشتغال در آن زمینه ها فعالیت می کنند. این کار منابع وسرمایهای می خواهد که شروع به کار کنند ولی خب یک عده هستند که دستشان از این بابت خالی است و این که نمیتوانند شروع به کار کنند. در این راستا من خیلی تلاش داشتم که بیشتر کاری انجام دهم افرادی که نزد من میآیند ، از من در خواست کمک دارند یا اصلا حرفهای را بلند نیستند تا یک کاری را شروع کنند حال چه در عرصه آرایشگری باشد و چه در عرصههای دیگر همه جوره سعی کردم که حداقل در حد توان خویش راهنمایی شان کنم. ولی از این بابت که خیلی وقتها به خاطر هزینههایی که نمیتوانند برسانند بالاخره کالایی که خریداری میشود زمان خرید یک قیمت و چند وقت بعد به قیمت دیگری است و این افراد فکر میکنند سود بیشتری می برند که کالا را به قیمت بالاتری می فروشند؛ وارد دلالی و فروش نیز می شوند. در صورتی که اگر ما تورم رادر نظر بگیریم انها ضرر روی ضرر می کنند چون باید همان چیزی که ارزانتر خریدند و دوباره میخواهند گران بفروشند را دوباره خودشان گرانتر تهیه کنند. این مساله نیز باعث شده که خیلی از افراد وقتی نزد من می ایند نتوانند کاری را شروع کنند. از این بابت بیشتر کسانی که در کار خود حلاقیت داشتند؛ موفقتر بودند. بر اساس اینکه کالایی تهیه نشود و با دستاوردها و خلاقیتهای خودشان بتوانند کالایی را تهیه کنند یا خدماتی را برسانند. لذا در این وضعیت کارافرینی و کار و کسب به نظر من برد کردند تا اینکه بخواهند مغازه داری کنند یا با شغلهای سنتی به خرید و فروش کالا بپردازند یا واسطه گری کنند. آشنایی من با مجموعه سیمرغ باریخ و آموزه های آینده نگرانه نشان داد که باید برای ایجاد آموزشکده ای در این زمینه همت نهم و در نهایت با توجه به وجود برند سیمرغ باریخ در این زمینه تلاش کردم به موازات این معنا آموزشکده ای را بزنم که حداقل به آموزش های مورد لزوم در کار وکسب آرایشگری و خدمات زیبایی برای بانوان باشد. نام آن را هم آموزشکده زیبایی سیمرغ نهادم. این گونه ارتباط معنادار با این برند پیدا کرد. امید دارم بعدها بتوانیم در این مجموعه به آینده این حرفه نیز در دنیای پرتغییری که وجود دارد بیش تر توجه کنیم. از این رو در حال حاضر، و به هر صورت از این نظر که افراد جویای آموزش بخواهند کاری را شروع کنند از جنبه خلاقیتهای خودشان و باز خوردهایی که می توانند در جامعه داشته باشند تواناییهای اصلی آنها را پیدا میکنم و راهنماییشان میکنم که از آن بابت میتوانند کار و کسب خود را در زمینه های متنوع این رشته ایجاد کنند. هر چند که خیلی سخت است که بخواهند یک کار معمولی را شروع کنند.
* فضای متلاطم و نا متعادل اقتصادی کشور را چه میزان بر مساله کار افرینی موثر میبینید این فضا چقدر بر روی کارو کسب شما تاثیر گذاشته است؟
مساله اقتصادی خیلی از اوقات بر کار و کسبها به ویژه کارکرد ما تاثیر گذار بوده است. خیلی از افرادی که در کنار ما بودند با این شرایط اقتصادی به اصطلاح جا زدند و توانمندی در خود نمیبینند و خیلی اوقات باعث شده که از هر کار و کسبی نا امیده شده و گوشه نشینی کردهاند. ولی آن کسی که به کار نیاز دارد و می خواهد زندگی خود را شرافتمندانه ادامه دهد، با وجود سختی ها با رنج های گوناگون ادامه می دهد تا در نهایت بتواند روزگاری بهتر را برای خود و خانواده اش فراهم آورد. این تورم واقعا باعث می شود که تشویش و نگرانی بالا باشد. آن خلاقیت ها بر اثر ناآرامی ها و نگرانی ها از بین برود و برای هر کسی که میخواهد شروعی متفاوت داشته باشد و آرام آرام کاری را شروع کند واقعا سخت است. خلاقیتها و پتانسیل افراد را کشته می شود. این در حالی است که بسیاری متاسفانه افراد منتظرند بیینند که چه کسی چه کار می کند تا زودتر به پول برسد و همان کار را تکرار کنند. حتی اگر آن کار اقتصاد ملی و جامعه آن ها را به مخاطه اندازد. در حالی که ما زمانی میتوانیم موفق باشیم که در زندگی خود تفاوت ایجاد کنیم . تورم آنقدر افراد را به چالش میکشد که عقب گرد میکنند و سعی میکنند حرکتی نکنند و پس میزنند . لذا هر اندازه که امکانات در اختیارشان میگذاریم و امید و پشتوانه به آنها میدهیم انگیزه این افراد قوی نمیشود چون روند تورم قوی تر است و بیشتر مردم را میترساند. البته اقایان که بالتبع تامین کردن زندگی را وظیفه خود میدانند و کم کم این جا می افتد که خانمها نیز این امر را وظیفه خود بدانند. اما باز هم بیشتر خانم ها هستند که در این محیط نابسامان و پر دردسر میدان را خالی و به اصطلاح جا میزنند.
*به جز مشکلات اقتصادی موانع مشکلات دیگر در کار و کسب شما چه میزان بر پیشرفت امور تاثیر گذار بوده است؟
اگر از ناحیه شهری به این مساله بپردازیم چون ما در یک شهر مذهبی و سنتی قرار داریم که از لحاظ قدمت عقاید دینی خیلی کهن و مهم است؛ برای ما باز خوردهایی وجود دارد و فشارهایی وجود دارد که تاب آوری برای این فعالیت ها را به چالش میکشد. از این رو سعی کردند کسانی باشند که در این مسیر جاپا داشته باشند و تا حدودی همیشه ثابت بمانند. نمیخواهم مانند بعضی ناروا از لفظ مافیا استفاده کنم ولی به نحوی دست عدهای در کار هست و برای افرادی که در این حرفه جدیدی میایند و میخواهند روند بهتری را ایجاد کنند چالش های شدیدتری را میبینیم یعنی اصلا شرایط کاری ما مثل تهران یا شهرهای بزرگ مثل اصفهان نیست. از طرفی میتوان گفت که محدودیتهایی که ما در شغل خود داریم چندین برابر نسبت به شهرهای دیگر کشور است. البته از لحاظ مذهبی، دینی و سنتی مشهد هم مثل قم است، اما باز هم میخواهم بگویم که مشهد به خاطر باز و بزرگ تر بودن خیلی بهتر عمل می کنند اما در قم شدیدا تحت فشارهای ناشی از جبرفرهنگی نیز هستیم و افراد ما فراغ بالی ندارند و اتفاقا و به همکاران و کارکنان میگویم تلاش داشته باشید که شایسته سالاری کنید تا مثل یک دانشگاه این کار را ادامه بدهید. البته رعایت بسیاری از ارزش های مذهبی و فرهنگی امری ضروری است. ولی تندروی هایی خارج از این ارزشها نیز در مورد این فعالیت گاه بروز و ظهور دارد. آن جا خوب است که بازخوردهای آموزشی به نحوی است که وقتی یکی دو نفر آموزش می بینند بیشتر به سمت خلاقیت و تجربه حرکت میکنند و لذا مثل درسهای عملی و آکادمیک که در دانشگاه به کار و دانش مربوط نمیشود میبینیم چقدر ارج و قرب می دهند و خیلی بسترهای مناسب و رو به بالا – پیشرفت و توسعه – ایجاد می کنند که افراد با مدارک اخذ شده در جامعه سر خود را بالا بگیرند. اما در مقاطع کار و دانش و فنی و حرفهای و آموزشگاههای ازاد این مساله خیلی کمتر است. یعنی اصلا به این آموزشگاه ها به اندازه ی آن ها رسیدگی نمیشود و هر کسی از راه می آید می تواند برای خود کسب و کاری را ایجاد کند و ما که به طور قانونی کار میکنیم ، رزومه داریم و مالیات می دهیم و باید مسائل متعدد و چالش هایی را رعایت کنیم ؛ تحت حمایت قرار نمی گیریم.
مطلب دیگر کار زیرزمینی است. خیلی راحت میبینیم که در این حرفه نیز به صورت زیر زمینی کار شده و پولهای هنگفتی گرفته میشود. اما افراد که به ما مراجعه می کنند میگویند به صرف هزینهای که پرداخت کردند آموزشهای مخصوص لازم را ندیدهاند. اما اصلا آکادمیهای دیگر این گونه نیست و زمانی که آموزشها انجام می شود مدارک معتبر از جایی معتبر دریافت میشود. لذا چالش های زیادی در کار ما وجود دارد که از کاربران و فعالان برای برخورد با آن ها حمایت کافی نمیشود و از این رو شاهد هدر رفت انرژی هستیم.
زمانی بچههایی هستند که انقدر استعداد دارند و در کار خود حرفه ای هستند ولی به خاطر باز خوردهای منفی که در شهر ما از فعالیت گرفته می شود و بعضی برخوردهای نامناسبی که وجود دارد آنها از علاقه خود منصرف شده و فکر میکنند که اگر خانه داری کنند بیشتر رشد خواهند کرد تا اینکه بخواهند شغل دیگری داشته باشند. هر چند که دست آخر هم با اینکه هزینه های هنگفتی در این وضعیت تورم و بی سروسامانی اقتصادی انجام می دهند.خانه نشین می شوند.
* با توجه به این موانع خودتان نقش خلاقیت و امیدی که میتوان برای اقشار و افرادی که میخواهند در این کار و کسب حاضر باشند چه میزان می بینید و چقدر در این راستا تلاش کردهاید؟
از آنجایی که امروزه دنیا به سوی مدرن شدن حرکت می کند و در خیلی از امور سنت شکنی میشود برخی مواقع چیزهایی را میبینیم که شاید چند سال یا چند ماه پیش باور پذیر نبوده و یا خنده دار بوده اما امروز این مسائل جا افتاده و نگاه ها تغییر کرده است. لذا میخواهم بگویم که اگرچه شرایط شهر ما با تهران و سایر شهرها خیلی متفاوت است؛ اما، تغییر در این جا نیز محسوس است. تا پیش از این شاید پوشیدن یک رنگ روشن برای یک خانم در شهر قم قبح شدیدی داشت، اما امروز که این گونه پوششی راملاحظه میکنیم گفته میشود که سنت شکنی شده است. لذا از حداقل ترین ، پایینترین و سطحیترین کارها میتوانیم برای تغییر و اثرگذاری مثبت استفاده کنیم. با این وجود هنوز هم سنگینی کار، خیلی شدید بر روی ما وجود دارد تا جایی که گاهی اصلا اجازه نمیدهند که خلاقیت ها شکوفا شوند ما در چارچوب های خودمان سعی کردیم که بچهها در لاین هایی که خود من بدانها علاقه دارند و خلاقیت هایی ایجاد می شود حرکت کنند. آنها را با رعایت اصول مذهبی و فرهنگی و قوانین ناظر یر فعالیت خود، در محیطی دوستانه و پرکار قرار می دهی تا آرامش داشته و حداکثر توان را برای بروز خلاقیت های آن ها فراهم اوریم. آنطور که مشتریهای ما میخواهند تلاش میکنیم که تا حد ممکن خلاقیت ایجاد کنیم. در لاین شنیون من خیلی بیشتر بچه ها را رو به خلاقیت می برم و بسیار بازخورد داشته و به نحوی می توان گفت این کار شناسنامه خود این افراد میشود. البته من چالشهایی را قرار میدهم و میگویم که هر کسی بتواند چنین کاری را انجام دهد می تواند از این خدمات بهره مند شود یا هر چیزی که نیازشان را برطرف کند. این باعث میشود که تشویق شده؛ خلاقیتشان بیشتر شده و بروز و ظهور پیدا کند.
* تا کنون بودهاند کسانی که به جهت کارآمدی و انگیزه لازم و زمینه رشد در این حرفه از سوی شما در قالب کار آفرینی به کارگرفته شده و مشغول شوند؟
بله غالبا همینطور بوده و افراد بسیار زیادی بودند و مخصوصا در لاین شنیون افرادی که به من مراجعه میکنند تمام آموزش و هنرم را به صورت رایگان در اختیارشان قرار می دهم. زمانی است که من اگر فوت کوزه گری خودم را به کسی بیاموزم میگویند آن شخص به رقیب تو تبدیل خواهد شد. در صورتی که من اعتقاددارم آن کسی که خلاقیت درونی خود را پیدا میکند به طور شخصی میتواند رشد کند و نه رقیب که مکمل من میشود. خیلی از افرادی که من می بینم آموزش میدهند اینگونه نیستند اما کسانی که نزد من می ایند واقعا خودشان هستند و افرادی که در کنار من در لاینهای زیبایی و مراقبت رشد میکنند سعی میکنم که آنقدر با خودشان کار کنم تا علاقههایشان بروز کرده و مشخص شود که می توانند خلاقیتی جدای از آنچه من به او آموزش دادم ایجاد شود یا خیر. با اینکه من مدت کوتاهی بالغ بر یکسال است که کار خود را رسما آغاز کردم ولی می توانم بگویم که چیزی حدود 50 تا 60 نفر را صرفا به این صورت آموزش دادم و خیلی از این افراد هنوز با من در ارتباط و رفت و آمد هستند که حتی ایرادات کاری را گرفته و در توسعه خلاقیت خود نیز از ما کمک بگیرند که برای من خیلی زیبا است. خیلی زیبا است که آنها میتوانند در بستر کاری خود پیشرفت و توسعه خلاقانه ایجاد کنند و رشد کنند. من افرادی را دارم که لاین شنیون را روی تابلو مو درست میکنند و مثل نقاشی کار میکنند که باید بگویم این خلاقیتی نو است که تاکنون وجود نداشته و کاری جدید است. آن ها به موضوع به عنوان یک هنر تجسمی وزیبایی شناسانه نگاه می کنند. این خلاقیت را در دو نفر از افراد دیدم که باهم رشد کرده و کار میکنند که برای من خیلی زیبا بوده است.
* با توجه به شرایط جامعه؛ تغییرات و بازخوردهایی که از حوزه زنان دریافت میکنید در چارچوب رویکردهای آینده نگرانه چه میزان آینذه کار و کسب خود و سایر حوزه ها را حول محور رشد و پیشرفت می بینید؟
از آنجایی که مراقبت و زیبایی همواره از به روز ترین کارها بوده و همیشه خواهان داشته مطمئنا جای رشد و پیشرفتش بسیار بیشتر از این حرفها است. به نظر من اگر این روند مثبت ادامه پیدا کند؛کا رو کسب ما از آن پله ای که در حاضر قرار دارد پرش خیلی زیادی خواهد داشت و فقط افراد حامی و کسانی که دلسوز این شغل هستند اگر با هم جمع شوند این کار و کسب میتواند بسیار فوق العاده عمل کند. من فکر میکنم درسهای بسیار زیادی در هر شغلی وجود دارد که میتواند آن را خراب کند و هر چند که خیلی از افراد هم هستند که رسالتی دارند تا این مشاغل را به سلامت به سر انجام برسانند. به نظر من افرادی را داریم که بتوانند این حرفه و رشته را حمایت کنند تا بتوانیم آن را به جایگاه اصلی برسانیم. چرا که واقعا هنر در ایران در سطح پایینی دیده می شود و برخی حرفه ها اساسا به چشم هنر دیده نمی شود بلکه یک کار خیلی چیپ و پایین دیده می شد. مردم هم وقتی این کار را شروع میکنند و از دور وارد میشوند انگار جایگاهشان جابجا میشود و وقتی بیرون میروند در آن قشر دیده میشوند چرا که دید جامعه اشتباه است. مثل همان دکتر یا مهندس شدن که همواره مورد تایید خانوادهها بوده و جایگاه خود را نداشته اشت. بهتر است این شغل جایگاه خود را پیدا کند. آن کسی که ابرو یا صورتش مشکل دارد برای برطرف کردن مشکل و زیبایی به ما مراجعه می کند و از هر نظر ما چیزی را به مشتری ارائه می دهیم که خود واقعیش را پیدا کند و از نظر جنبه اجتماعی پذیرفته شود . اگر نه چه کسی است که زیبا شدن را دوست نداشته باشد؟ واقعا سخت است که این مفهوم را در ذهن افرادی که مخصوصا در قم زندگی میکنند جا انداخت و برای من خیلی حرفها بوده که چرا این شغل را انتخاب کردی ؛ اما من دوس داشتم که جایگاه این شغل را بالا ببرم و جایگاه اصلیام را پیدا کنم .من این آموزه ها را که مهم ادراک است نه مدرک؛ فعالیت سازنده است نه فعال بودن بی هدف و فاقد رسالت از آموزش هایی کسب کردم که در حوزه علمی و لی با رویکرد کاربردی مورد توجه بود. اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ و آموزهای آن به من که دانشجوی دروه کارشناسی علوم سیاسی بودم آموخت که سیاست تنها برای رقابت در حوزه های فعالیت های صرف سیاسی نیست. بلکه باید با رویکرد آینده پژوهانه برای ترسیم آینده مطلوب این حرفه که جزو علایق من بوده است وارد شوم و خلاقیت خود را بروز دهم. از مرکز مربوط به مدیریت فعالیت های فنی و حرفه ای قم هم باید تشکر کنم که در این مهم علیرغم بسیاری از چالش ها کمک بودند.
* از این که با ما مصاحبه کردید و وقت خود را برای انجام آن اختصاص دارید از سوی باریخ نیوز سپاسگزاریم. اگر مطلب دیگری هست به عنوان سخن پایانی بفرمایید؟
نه صحبت خاصی نیست. من هم سپاسگزارم. از مرکز کار و کسب های اندیشکده سیمرغ باریخ و بخش خبری ان باریخ نیوز بسیار ممنونم . یادم هست در آموزش های این طرز فکر گفته می شد کار و کسب نه کسب و کار؛ امیددارم بتوانیم از مشورت های بیشتر این اندیشکده بهره مند و کار خود را جدی تر و خلاقانه تر دنبال کنیم. ماه هم به آینده زیبایی و زیبای های آینده برای آینده کشور عزیزمان ایران می اندیشیم.