داریوش رحمانیان :
تصفیه استادان توهمی محکوم به شکست است/ متوهمانه فکر می‌کنند می‌توانند استادان را اخراج کنند و ۱۵ هزار نفر دیگر بیاورند

1

باریخ نیوز: داریوش رحمانیان کوشککی استاد تاریخ دانشگاه تهران که اوائل شهریور ماه سال جاری از دانشگاه اخراج شد درباره چرایی و تبعات اخراج اساتید دانشگاه صحبت کرده است. بخش‌های مهم سخنان رحمانیان را در ادامه بخوانید:

*‌‎ متاسفانه طرحی عمومی وجود دارد برای اینکه پاره‌ای یا شمار قابل توجهی از استادان دانشگاه را به بهانه‌های گوناگون یا با بازنشتسگی عادی یا بازنشستگی زودهنگام یا بازنشستگی غیرقانونی و شبه‌قانونی، بازخرید، تصفیه، تعلیق یا اخراج از دانشگاه برانند و کسان دیگری را جایگزین کنند که اخبار این پدیده هزینه‌ساز این روز‌ها بر آفتاب افتاده است.

خلاف نظر مقامات صحبت کردم به گونه‌ای خاص با من برخورد کردند

*‌ نکته‌ای که نباید از آن غافل شد، این است که در این میدان عمومی و در حقیقت رفتار، برنامه و نقشه کلی موارد خاص فراوان وجود دارد. در اجرای چنین نقشه‌ای، نوعی سیاست «یک بام و دو هوا» وجود دارد که با اشخاص بدون ظابطه عای عام و بدون درنظر گرفتن قواعد و مقررات عمومی‌ای که جا افتاده است، گاه درباره پاره‌ای از اشخاص به طور کاملا شخصی و خاص برخورد می‌شود؛ یعنی مثلا درباره خودِ بنده حقیر به نظر می‌رسد، گونه‌ای شتاب‌زدگی، خام‌اندیشی، محاسبه غلط و در حقیقت گونه‌ای کینه‌توزی دیده می‌شود. یعنی به این خاطر که شاید برخلاف میل پاره‌ای از مقامات سخن گفته‌ام؛ به گونه‌ای خاص با «رحمانیان» برخورد شده است و اساسا فکر نکرده‌اند که آیا این رفتار شمشیر دو دم نخواهد بود که خودشان را بیش از همه زخمی خواهد کرد؟

حسین مفتخری را به خاطر یک بیانیه دلسوزانه در پاسداشت دانشگاه اخراج کردند

*‌ وقتی در دانشگاه هنر استاد‌های نامداری، چون «مسعود اولیا» یا «امیر مازیار» بیرون رانده شده‌اند، می‌توان گفت احتمالا سویه‌های ویژه‌ای هم درباره رفتار با افراد دارد و با واقعیت منطبق نیست. مثلا نمونه‌ای بسیار عجیب و غریب اخراج «حسین مفتخری» است که استاد سرشناس، نامدار، بی‌ادعا، نجیب و … ۱۰۰ درصد علمی در گروه دانشکاه علمی و جانبازی است که ۴۱ سال اخیر را با یک پا زندگی می‌کند و یک پای مانده‌اش هم ۱۰ درصد کارایی را دارد. آیا درست است که ایشان به خاطر اینکه مثلا سال گذشته بیانیه‌ای ساده و دلسوزانه را در پاسداشت دانشگاه و دانشجو امضاء کرده است، از تدریس در دانشگاه محروم شود؟

*‌ موجی که اکنون پدیدار شده و فزاینده هم است، می‌تواند آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر و بنیادی به کیان ایران و در واقع نه فقط به دانشگاه و اندیشه، بلکه به عرصه‌های دیگر زندگی اجتماعی ایرانیان وارد کند. پیامد‌های این روند غلط می‌تواند در عرصه‌های روانی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بسیار وخیم و ویران‌گر باشد.

*‌ وقتی در جامعه‌ای موج‌های پی‌درپی‌ پدیدار شوند، از نظر روانی افکار عمومی را دچار نوعی درهم‌ریختگی و آشفته خواهد کرد و نوعی سرخوردگی، دلسردی و ناامیدی را در جامعه به ویژه در همین نسل جوان موحب خواهد شد.

*‌ ما دیدیم جوانان در یک‌سال اخیر چه تب و تابی داشته و چه واکنشی نشان دادند؛ بنابراین واقعا شگفت‌زد‌ام و فکر می‌کنم، برای فهم ژرف‌تر ماجرایی که اتفاق می‌افتد، باید بتوانیم به سویه‌های گوناگون این پدیده که یک رخداد مهم تاریخی خواهد بود و در تاریخ ما ثبت خواهد شد، دقت کنیم و آن را مورد ارزیابی قرار بدهیم.

*‌ اصحاب رشته‌های گوناگون باید این رفتار را «مسئله»‌ای جدی ببینند و بیایند از همه سو با روش‌های گوناگون و رویکرد‌های میان‌رشته‌ای، چند رشته‌ای و فرا رشته‌ای این مسئله را مطالعه کنند. یعنی مورخان، جامعه‌شناسان، به ویژه جامعه‌شناسانی که در عرصه جامعه‌شناسی علم، اندیشه، هنر، فرهنگ و معرفت کار می‌کنند، همچنین انسان‌شناسان، روان‌شناسان باید به میدان بیایند و هر چه زودتر موضوع را به یک مسئله مطالعاتی تبدیل کنند و درباره‌اش بیاندیشند. شاید اگر چنین اتفاقی بیفتد، بشود امیدوار بود که اگر توطئه‌ای در کار است و کسانی می‌خواهند برای کشور و مردم هزینه و گرفتاری ایجاد کنند، جلو آن گرفته شود تا امیدواری برای خنثی‌سازی توطئه احتمالی نفوذی‌های احتمالی زیاد شود.

*‌ شخصا فکر می‌کنم یکی از رویکرد‌هایی که می‌توانیم داشته باشیم این است که از تعمیم چنین نقشه و طرح برنامه‌ای به مجموعه حاکمیت پرهیز کنیم. در واقع می‌توانیم فرض کنیم در همه بخش‌ها و اجزای حاکمیت چنین برنامه‌ای پذیرفته نیست بلکه مخالف هم هستند. اگر این فرض جدی گرفته شود، به ما کمک می‌کند وارد گفتگو شده و چانه بزنیم و در بخش‌هایی که غفلت یا انفعال دارند، هوشیاری بیشتری برانگیزیم.

منبع : رویداد24

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *