باریخ نیوز : اعتراضات پس از فوت مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد، نگاهها را بهسمت بازنگری و اصلاح برخی قوانین برده است. تحلیلگران سیاسی و جامعهشناسی معتقدند همزمان با تغییرات در جامعه و رویکار آمدن نسلی جدید، بازنگری در برخی اصول قانونی اجتنابناپذیر است.
در همین راستا، علیاکبر گرجی، حقوقدان ، درباره ضرورت بازنگری در اصول قانون اساسی از جمله قوانین مربوط به حجاب و رویکرد گشت ارشاد، گفت: قبل از اینکه به مسئله حجاب برسیم اولین نکته این است که قانون اساسی و همه قوانین و مصوبات پارلمانها، مجالس، هیئت دولتها و.. همه اینها دستساخت انسان که ممکنالخطاست.
هیچ قانونی کامل متولد نمیشود و نیازمند بهروزشدن است
وی ادامه داد: همانگونه که انسان در اندیشه، صنایع و تولیدات خود به مرور زمان بازنگری و نوآوری میکند، دانش و تجربه خودش را تکمیل و نواقص آن را برطرف میکند و به تعبیری همانگونه که انسان مراحل گوناگون رشد را طی میکند و تمدنها هم مقاطع مختلفی را برای درخشش خود طی میکنند قوانین اساسی نیز همین وضعیت را دارند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: هیچ قانون اساسی از آغاز کامل متولد نمیشود، همه قوانین اساسی مانند ساختمانی هستند که پس از ساخت به مرور زمان تکمیل و بهروز میشوند و در حقیقت با این فرایند شدن و بهروز بودن هست که قوانین اساسی میتوانند مشکلگشای جوامع معاصر باشند.
گرجی بیان کرد: قانون اساسی پدیدهای سیال و در حال شدن است. حالا این سیالیت و استمرار روند تکاملی از کشوری به کشور دیگر و از نظامی به نظام دیگر متفاوت است ولی اصل قضیه تفاوتی ندارد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و این قانون هم محصول فضای انقلابی دهه ۶۰ و محصول ذهن و تفکر و اراده متولدین دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ و حتی شاید 20 باشد.
بازنگری در قانون اساسی ایران ضرورتی عقلانی و آشکار است
او ادامه داد: بنابراین، نگاهی که الان عموم جامعه به ضرورتهای حکمرانی و کیفیت حکمرانی دارند قطعاً با نگاهی که نسل پیشین داشته متفاوت است. طبیعتاً انسانی که متولد دهه 20، 30، 40 و 50 و حتی دهه 60 است قطعاً در بسیاری از موارد نگاه متفاوتی دارد.
گرجی افزود: ضرورت بازنگری در قانون اساسی ضرورتی آشکار، طبیعی و عقلانی است و همانطور که در کتاب بازنگری قانون اساسی هماندیشی قدرت و آزادی در جمهوری اسلامی را نوشتیم به همین دلیل اساساً بازنگری ابزار کارآمدی سیستم سیاسی است. بازنگری قانون اساسی ابزار بقا و استمرار نظامی سیاسی بهشمار میآید.
قانونی که بازنگری نشود در طول زمان به بنبست میرسد
وی اظهار کرد: بازنگری قانون اساسی در حقیقت راهکار و سازوکاری برای تقویت مشروعیت نظام سیاسی قدیم است. قانون اساسی که بازنگری نشود و با مفاهیم و نظریههای کهن به حیات خود ادامه دهند به بنبست و بحران ارزشی میانجامد و قانون اساسی طبیعتاً ارزشهایی را حمل میکند که متعلق به یک دهه و یک نسل خاص است. در حالی که نسلها عوض میشوند و زمانه دگرگون شده است.
این استاد دانشگاه بیان کرد: بنابراین، اگر قانون اساسی بازنگری نشود و خودش را همگام با مطالبات و ارزشهای نسلهای نو و جدید نکند در واقع این نسلها به مرور زمان این قانون اساسی را کنار خواهند زد و هرطور شده این را دور میزنند. بنابراین، اگر حکومت بخواهد این قانون اساسیاش را نگه دارد باید زیرک و هوشمند باشد و روشها و سیاستهایی را طراحی کند که این قانون اساسی با مطالبات روز مردم همنوا شود.
این حقوقدان گفت: تنها راه بقا و راه ماندگاری این تطبیق و همسازی با اراده ملت است وگرنه چهبسا که ما در طول تاریخ قوانین اساسی بسیاری داشتیم که بهدلیل ناهمخوانی با ذهنیتهای زمانه از بین رفتهاند. در مورد حجاب نیز داستان کاملاً روشن است، نگاهی که نسل نو به مسئله ارزشها، حجاب، دین، اخلاقیات، فرهنگیات و اجتماعیات دارند با نگاه نسلهای پیشین کاملاً متفاوت است.
نمیتوان دیدگاههای گذشته را با زور به نسل فعلی تحمیل کرد
گرجی اظهار کرد: بنابراین، قانون اساسی به ما اجازه نمیدهد که دیدگاههای نسلهای گذشته را با زور به نسلهای فعلی تحمیل کنیم. اکنون هشتاد درصد جمعیت ایران کسانی هستند که بهنحوی انقلاب را درک نکردند. بنابراین، هرگز ممکن نیست که ما بتوانیم همان قرائتها را از ارزشها و دین و از نحوه زیست اخلاقی و زیست دینی به این نسل تحمیل کنیم که در واقع متعلق به چهل یا پنجاه سال پیش بوده؛ مسئله حجاب هم همین است.
وی بیان کرد: قانون اساسی به ما میگوید که انسانها باید فرایند خودشکوفایی را طی کنند، انسانها باید خودشان سرنوشت اجتماعی و سیاسی خود را طی کنند. مسئله حجاب، پوشش و حکمرانی از مصادیق تعیین سرنوشت است.
از مصادیق حاکمیت انسان بر تن، جسم، روح و روان خودش است. به همین دلیل صرفنظر از اینکه ما چه نوع نگاه ارزشی به قضیه داشته باشیم اینکه حکومت بخواهد دیدگاه خاصی را معیار عمل خود قرار دهد و دیدگاه بسیاری دیگر را کنار بزند و در مقابل ملت بایستد این ایستادگی خلاف بیّن مصلحت نظام است و با آن دیدگاهی که اما خمینی مطرح میکردند که حفظ نظام از اوجب واجبات است تفاوت دارد. این تحمیل و این اجباری که حکومت در این زمینه اعمال میکند با مصلحت حفظ نظام مغایرت دارد.
منبع : قرن نو