باریخ نیوز: زنان طرفدار استقلال با پرچمهای آبی و کلاههای هواداری در حالی که بوق به دست داشتند و پرچمهایشان را در هوا تکان میدادند وارد ورزشگاه آزادی شدند. عدهای ناباورانه مشغول تماشای ساختمانی شدند که این همه سال ممنوع بود. جیغ کشیدن در تونل، اشک ریختن، سجده شکر و دل دادن به چمن سبز ورزشگاه همانند یک مراسم آیینی به اجرا درآمد.
پنجشنبه عصر بالاخره قفل ورزشگاه آزادی در بازیهای لیگ به روی زنان شکست و چشمان ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر از زنان آبیپوش به جمال سکوهای سیمانی و چمن سبز ورزشگاه روشن شد.
از ناباوری تا بازار سیاه
از لحظهای که اعلام شد بخش کوچکی از ورزشگاه آزادی در بازی استقلال و مس کرمان از هفته سوم رقابتهای لیگ برتر برای حضور زنان در نظر گرفته شده این ابهام وجود داشت که آیا واقعا این اتفاق خواهد افتاد یا خیر. تجربههای پیشین نشان میداد ممکن است در لحظات آخر نامهای یا توصیهای از جایی برسد و همه چیز را منتفی کند. سایت بلیتفروشی هم درست کار نمیکرد. زنان متقاضی مجبور شدند ساعتها پای سیستم بنشینند و بارها و بارها صفحه را رفرش کنند تا یک بلیت بخرند. این کار آنقدر طاقتفرسا و گاهی ناممکن به نظر میرسید که عدهای تصور کردند دوباره کاسهای زیر نیمکاسه قرار دارد و شاید بحث حضور گزینشی زنان مطرح است.
با این حال کمکم تعدادی از هواداران عادی که موفق به تهیه بلیت شده بودند تصاویر خرید خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند و مشخص شد امکان خرید بلیت ولو با سختی زیاد فراهم است. در ساعات منتهی به بازی بازار سیاه هم به راه افتاد و قیمت بلیت ۵۰ هزار تومانی تا دو میلیون تومان رفت! از چند ساعت مانده به شروع بازی زنان آبیپوش خودشان را به در ورزشگاه آزادی رساندند و از مسیر ویژهای که مشخص شده بود، وارد شدند. آنها که بلیت نداشتند با خواهش و تمنا از مامورین میخواستند اجازه ورود بدهند. آنها که بارکد بلیتشان گیتهای فلزی را به دلیل ناهمخوان بودن اطلاعات باز نمیکرد پشت سر بلیتدارها از لای نردهها رد شدند. طبق اعلام مقامات در لحظات آخر به آنهایی که پشت در مانده بودند اجازه داده شد وارد شوند.
وریا و دختر آبی فراموش نشدند
زنان طرفدار استقلال با پرچمهای آبی و کلاههای هواداری در حالی که بوق به دست داشتند و پرچمهایشان را در هوا تکان میدادند وارد ورزشگاه شدند. عدهای ناباورانه مشغول تماشای ساختمانی شدند که این همه سال ممنوع بود. جیغ کشیدن در تونل، اشک ریختن، سجده شکر و دل دادن به چمن سبز ورزشگاه همانند یک مراسم آیینی به اجرا درآمد. شبکههای مجازی پر شد از تصاویر حضور زنان در ضلع شرقی سکوها. عکسهای سلفی، لایو از ورزشگاه، ویدئوهای تکی و دستهجمعی از حال و هوای سکوها هشتگ «حضور زنان در استادیوم» را ترند کرد. رسانهها به صورت لحظهای حضور تاریخی زنان در ورزشگاه را پوشش دادند. تشویق وریا غفوری و سحر خدایاری معروف به دختر آبی بخشی از برنامههایی بود که از جانب زنان استقلالی انجام شد. از بچه یک ساله تا زنان پا به سن گذاشته در میان جمعیت دیده میشدند. البته گزارشهایی هم رسید که به ازای هر چند نفر هوادار عادی چندین خانم به نظر گزینش شده هم در بین جمعیت دیده میشوند.
با این حال همه چیز آنقدر زیبا و تاثیرگذار بود که کسی نمیخواست به این چیزها فکر کند. تماشای ذوق و شادی دختران و زنان ایرانی در ورزشگاه آزادی هر قلبی را مچاله میکرد. بازی شروع شد. دختران همپای پسران تیم محبوبشان را تشویق کردند. جایگاه، روبهروی جایگاه، سمت غربی و سمت شرقی برای اولینبار نمودی از همه جامعه ایران بود نه فقط نصف آن؛ هر چند به صورت اندک و تفکیک شده. استقلال بازی را با گل کوین یامگا برد تا برخی رسانهها تیتر بزنند: پاقدم خیر زنان برای استقلال.
ایران فقط تهران نیست
از لحظهای که سوت پایان بازی زده شد و بازیکنان استقلال برای قدردانی از زنان تماشاچی به سمت جایگاه آنها رفتند تا این لحظه واکنشها به حضور زنان عمدتا مثبت بوده است. در این رابطه هیچ مشکل خاصی گزارش نشده و مقامات فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش از روند ورود زنان به استادیوم ابراز رضایت کردند. عکس دفعات پیش در تریبونهای نماز جمعه روز گذشته هم انتقاد واضحی از حضور زنان در ورزشگاه صورت نگرفت. شرایط به سمتی پیش رفته که انگار واقعا این سد چند دههای شکسته شده و به تدریج حضور بیشتر زنان در ورزشگاه آزادی و سایر استادیومهای ایران صورت خواهد گرفت. چند تن از سرمربیان لیگ برتری از جمله جواد نکونام و مازیار زارع سرمربیان تیمهای فولاد خوزستان و ملوان بندرانزلی در کنفرانسهای خبری پیش از بازی تیمشان به حضور زنان در ورزشگاه آزادی اشاره و با مبارک دانستن چنین رخدادی تاکید کردند زنان زیادی در اهواز و رشت و انزلی و سایر نقاط کشور هستند که عاشقانه آرزو میکنند بازی تیم محبوبشان را در استادیوم از نزدیک ببینند. میرشاد ماجدی سرپرست فعلی فدراسیون فوتبال هم در حاشیه برگزاری بازی استقلال و مس کرمان اعلام کرد چنین اتفاقی رخ خواهد داد. از همین امروز همه منتظر روز چهارشنبه و بازی پرسپولیس و صنعت نفت آبادان و حضور دختران پرسپولیس در ورزشگاه آزادی هستند. همچنان که منتظر هستند چنین تصاویر بکری در همه استادیومها در هر سطحی از فوتبال باشگاهی و ملی به نمایش در بیاید.
فشار فیفا یا دستاورد رییسی؟
از بعد بازی بازار تحلیلها و بحثهای سیاسی هم حسابی داغ شده. برخی میخواهند ورود زنان به استادیوم را دستاورد دولت رییسی نشان بدهند و برخی دیگر تاکید دارند این کار با فشار نهادهای بینالمللی انجام شده و چنین چیزی دستاورد به حساب نمیآید. عدهای خوشحال از یافتن روزنهای در سد مساله احقاق حقوق زنان هستند و برخی با بدبینی هشدار میدهند این تغییرات به ظاهر کوچک مثبت راه به جایی نمیبرد. تعدادی هم از خیز برای پیگیری مطالبات دیگر زنان حرف میزنند در حالی که مخالفین میپرسند دادن حق طبیعی زنان به آنها این همه خوشحالی و سروصدا دارد؟ بحثهایی که به نظر برای دختران آبیپوش توی استادیوم چندان محلی از اعراب ندارند. خیلی بعید به نظر میرسد آن دختری که بعد از رسیدن به سکوهای آزادی در حالی که اشک میریخت زانو زد به این فکر کند که رد شدنش از گیت را به پای روحانی باید بگذارد یا رییسی، فشار فیفا باعث شده او اینجا باشد یا خواست مسوولان، معتقد باشد که تغییرات بزرگ از مسیر تغییرات کوچک صورت میگیرد یا چنین گشایشهای حداقلی فریب دستگاه قدرت است. عمده دختران حاضر در ورزشگاه آزادی در عصر پنجشنبه در آن لحظات تنها به این فکر میکردند که آرزوی کودکیشان برآورده شده. آرزویی که بسیاری از زنان و دختران این سرزمین با خود به گور بردند. آرزویی که برای اکثریت زنان ایران هنوز تبدیل به واقعیت نشده و تا رسیدن به آن نقطه هنوز راه زیادی در پیش است. تنها مساله مهم این است که راه باز شده و باید باز بماند و ادامه پیدا کند. در این مسیر حتی مهم نیست شبکه سه و فوتبال برتر هیچگونه توجهی به این اتفاق تاریخی نکنند، دوربین سازمان عوض نشان دادن حضور تاریخی زنان تمام تمرکزش را بگذارد روی نشان ندادن تبلیغات محیطی استقلال و گزارشگر بازی هم کوچکترین اشارهای به جایگاه شرقی سکوها نکند!
در پایان روزی خاطرهانگیز و تاریخی نباید آنهایی را که در راه محقق شدن ورود زنان به استادیوم هزینه دادند فراموش کرد. دخترانی که با گریم مردانه خودشان را به سکوهای ورزشگاه میرساندند و گاه بازداشت میشدند، خبرنگاران و فعالانی که با اتهامهایی نظیر «تشویق زنان به ورود به ورزشگاه» مواجه شدند، رسانههایی که به خاطر بازتاب این مطالبه برچسب غربگرایی خوردند و همه دختران و زنانی که در دام دوقطبی «مطالبات اصلی-مطالبات فرعی» نیفتادند و همه جا اعلام کردند ورود ما به استادیوم و تماشای یک مسابقه فوتبال حق طبیعی ماست.